پارت صد و بیست و هفتم

زمان ارسال : ۱۶۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

چشم گرد کرد و مردمک آبی رنگش را به نگاهم گره زد و حق به جانب پرسید:
-این چه طرز حرف زدن با پدرته؟ ناسلامتی من دویست سال از تو بزرگ‌ترم ها!
چشم‌غره‌ای به او رفتم بلکه مسخره‌بازی‌هایش را تمام کند. برایم جالب بود که دیگر از او نمی‌ترسیدم. هرگز فکر نمی‌کردم روزی با مردِ مرموزی که مثل سایه تعقیبم می‌کرد، این‌طور یک گوشه‌ی خلوت بنشینم و صحبت کنم.
فهمید بیشتر از آن گنجایش مسخره‌

750
88,803 تعداد بازدید
282 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید