طلوع سرد به قلم حنانه بامیری
پارت ده
زمان ارسال : ۱۸۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
- تلخی نکن خانم؛ غیرتم اجازه نداد وقتی تمام مردان ده رفتن، از جونشون گذشتن تا اون چیزی که میخوان رو مطالبه کنن، من بمونم و در دامان عشق خانواده بپوسم.
ماهمنیر خندید؛ خندهای که خاتمهاش به قطره اشکی منجر شد که آهسته بر گونهی سرخش چکید و س ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما