طلوع سرد به قلم حنانه بامیری
پارت دوم
زمان ارسال : ۱۸۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
بوی نا از میان نم دیوار کدر بر مشام پیچید. قرآن بر لب رساند؛ گوشهای از قطر ضخیمش را بوسه زد و چشم بست. قلبش وحشیانه در سینه میتپید. با هر نفس عمیق که میکشید، گویی قلبش از دهان خروج میکرد و با هر بازدم باز میگشت.
روحانی پیر که کهولت سن از ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما