هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت هفتاد و چهارم :
صدایی از بیرون خانه، مهران را دگرگون کرد. _بمبدودزا!
ماموری این را فریاد زد و صدای تیرهای پیاپی شنیده شد. مهران پر از خشم، «لعنتی» ای زیر لب گفت و عربده زد:
_اون رو زنده میخوام!
این را گفت و با چند ضربه، در اتاق را شکست.
ظاهرا اثری از زنده یا مردهی آرسین وجود نداشت و این خشم مهران را بیشتر برافروخت.
مامورها در دود نارنجی برپا شده، با نور چراغقوههایشان در تلاش بودن
ایسان
00خوب