پارت ششم

زمان ارسال : ۱۳۰ روز پیش

شروع‌ این‌قصه‌از‌خنده‌های طُ بود:)

کاشکی‌یکی حریف‌اون‌چشمای‌طُ‌بود:)

اصلا قشنگی‌ بارون‌به قدمای طُ‌بود:)

تو همه‌ی‌خاطره‌هام جای‌قدمای‌طُ بود:)

یه‌جای‌پرنور سرسبز و پر عطر‌شکوفه‌های نارنج‌؛ درخت‌های سرو‌ بلندی که همه‌موازی‌ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید