پارت چهل و هفتم

زمان ارسال : ۲۰۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 16 دقیقه

در اتاق برادرزاده‌اش را به آرامی پشت سر خودش بست؛ اما دسته‌ی توپی شکل در را هنوز هم توی دستش داشت. کمی مکث کرد و پلک‌هایش را روی هم نگه داشت. دستش را روی قفسه‌ی سینه‌اش گذاشت و نفسش را بیرون فوت کرد. از روز مرگ برادرش هزاران بار با خودش تکرار کرده بو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.