قوانین سرد به قلم مریم السادات نیکنام
پارت صد و نوزده
زمان ارسال : ۱۷۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
_ به چه جرمی؟ چرا منو کشیدی اینجا؟
با وجودیکه جوابش واضح بود اما تنها جملهای که به ذهنش رسید را به زبان آورد.
او اما روی پاشنه چرخید و دستهایش را روی سینه قفل کرد. چند قدمی از او فاصله گرفت و گفت:
_ جرمت که محرزه، فقط میخوام بدونم چطوری با این پروندهی سنگین فکر کردی میتونی از ایران بری.
صبرا راه افتاد و قید درد پایش را زد. شوکه و عصبی پرسید:
_ مسخرهبازی درنیار سر
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.