پارت هفتم

زمان ارسال : ۲۱۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

صبح زود با آواز پرندگانی که دور پنجره میچرخیدند، رونیکا خمیازه‌ای کشید و چشمانش را به آرامی گشود. با حس خوبی کش و قوسی به بدنش داد و لبخندی از سر رضایت زد.

اما ناگهان متوجه دست مردانه‌ای دور کمرش شد که سفت او را از پشت در آغوش کشیده بود.

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.