دادگاه مردگان به قلم سهیلا عبدی
پارت سی و ششم :
و بعد ان که نگاه ترسناکش را به ساموئل دوخت دستش را رها کرد که رها کردنش همان و افتادنش روی تخت همان! دست بردار نبود همین که الکس از جا بلند شد ساموئل نیز بلند شد و به پشت سرش رفت و بیا هیجانی باور نکردنی و خنده گفت:
- پس واقعیت داره! باورم نمی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما