پارت سی و هشتم

زمان ارسال : ۲۱۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه



من از دوری بلال مرده بودم، فقط جسم فانیم رو این طرف و اون طرف می کشیدم.


دلم می خواست از این خونه، از جایی که یادآور عشق بی پایان بلال برام بود، فرار کنم.


برای همین به خواستگاری سید عباس جواب دادم. پیرمرد، ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.