متهم ردیف چهارم به قلم فاطمه علی آبادی
پارت بیست و دوم :
کسی در سرم کنسرت گذاشته بود. فریاد میزد و خودش را تکانتکان میداد. فریاد میزد، فریاد میزد، فریاد میزد. بلند شدم و روی تختم نشستم. دستانم را دو طرف سرم گذاشتم و من هم همنوا با مردی که در سرم صدای گوشخراشش را رها کرده بود، جیغ کشیدم. قسم میخورم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
متاسفانه به خاطر کندی سرعت اینترنت، پارت به صورت کامل بارگذاری نشد. لطفا پارت را مجدد بارگذاری کنید
بارگذاری مجدد پارتبا تشکر از صبر و شکیبایی شما
مطالعهی این پارت کمتر از ۱۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۷۶ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
خوشحالم خوشت اومده
Z. M
00کمی گیج شدم
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
طبیعیه😁😁 شادی بیماره و خیلی چیزا یادش نیست، اینه که گیج و سردرگم شده. از اونجایی که شما هم از زبون اون داستان رو میخونید، برای همین شما هم گیج شدید😁😁
۹ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00فاطمهههه جون عالیییی بود مرسی ❤️💋من این پارت و نخونده بودم فکر میکردم خوندم اطلاعی رو از دست دادم ولی از نظرها مثل اینکه یه نفر آمده گفته رمانت لوسه یا بده اتفاق اصلا اینطوری نیست عالیههه🥰
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
قربونت برم من کههه🤩🤩🤩😍😍 فدای سرت مهربون خوشگلم😘😘 آله، دلم شکسته بود ولی انقدا همهتون بهم لطف داشتید که کلاً یادم رفت😁😁😍😍🤩🤩🤩
۹ ماه پیشلیلی
00بنظر من تنها موردی که در مورد رمان وجود داره اینه که یکم گنگه که این روال عادی برای رمان های جنایی هستش و البته راجب اتفاق های بین کتایون و شادی و آرزو و شخصیت کتایون خیلی کنجکاوم موفق باشی عزیزم
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
کاملاً باهات موافقم😍😍. شادی مشکل روان داره و چون خیلی چیزا یادش نیست، سردرگمه. چون شما از دید اون به ماجرا نگاه میکنید، اینه که شما هم سردرگم شدید😁😁
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
کاملاً باهات موافقم😍😍. شادی مشکل روان داره و چون خیلی چیزا یادش نیست، سردرگمه. چون شما از دید اون به ماجرا نگاه میکنید، اینه که شما هم سردرگم شدید😁😁 و باید بگم از این گیج شدن خوشحالم متاسفانه🤣
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
بخش بعدی روای فرق میکنه و ایشون سالمه😁😁. اونجا این تفاوت رو حس میکنید کاملاً😁😁😁
۹ ماه پیشلیلی
00سلام عزیزم خسته نباشی در کل بنظرم اون فرد راجب این رمان بی انصافی کرده و بنظرم رمان هیجانی هستش که ناخودآگاه دلت میخواد که ادامه اش بدی و همش باعث کنکاش ذهن میشه
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
سلام عزیزدلم. مونده نباشی🤩🤩😍😍❤❤ انقدر مطمئن حرف میزدن، گفتم یه نظرسنجی کنم ببینم کیا با ایشون همنظرن😁😁 کلییی از همهتون انرژی گرفتم🤩🤩❤❤❤😘😘😘
۹ ماه پیشریحون
20اصن رمانت لوس و مسخره نیس فک کنم میخاس فقط ی ایراد الکی بگیره مثلا خیلی میدونه 😂بر عکس توی این رمان فعلا فقط از خوده شادی و امرللهی و تازگیا هم روانپزشکه سر تکون ای خوشم میاد😂🦋
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
مرسییی که میخونی عزیزدلم🤩🤩😍😍😘😘 این روانپزشکه رو از رو یکی از استادای خودمون برداشتم😁😁، منم عاشقشم🤣🤣🤣
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
مرسییی که میخونی عزیزدلم🤩🤩😍😍😘😘 این روانپزشکه رو از رو یکی از استادای خودمون برداشتم😁😁، منم عاشقشم🤣🤣🤣
۹ ماه پیشپرنیا
10آخی🥺🥺🥺🥺 عزیزم تو این همه نظر خوب مارو نمیبینی بعد پیله کردی ب اون ی نظر بد🤔🤔🤔 رمانت بشدت معمایی و جذابه،بنویس ک زیبا مینویسی🤩🤩🥰🥰🌸🌸
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
اگه ندیده بودم که الآن دوباره پارت نمی ذاشتم کههه😁😁 انقدر شماها گلید که نظر ایشون رو گذاشتم کنار. منتهی من یکمی زیادی انتقادپذیرم متاسفانه😁😁
۹ ماه پیشپرنیا
10میفهمم چی میگی ،،امیدوارم ک بدرخشی و این جناب شرمنده بشه🥰🥰🥰🥰
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
مرسییی عزیزکم🤧🤧😍😍
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
مرسییی عزیزکم🤧🤧😍😍
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
مرسییی عزیزکم🤧🤧😍😍
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
گفتم شاید خیلی هم بیربط نگفته باشه. خودم چیزی به عنوان لوسی از شادی به ذهنم نرسید. گفتم شاید شما متوجه شده باشید😁
۹ ماه پیشسارای
00اول سلام وخسته نباشید، اولین پیام من ، راستش از دیروز شروع به خوندن این رمان کردم چرا شادی اینجوری، من گیج شدم راستش!همه اینجورین یافقط مننننن؟🤔عزیزم شما شاغل هستید؟
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
سلام عزیزدلم. خوش اومدی به متهم🤩🤩😍😍 اسپویله برات، ولی شادی مشکل روان داره. من خودم پزشکم و یه دورهای رو با بیماران روان گذروندم، واسه همین سعی کردم خیلی دقیق رفتارای شادی رو بسازم.
۹ ماه پیشسارای
00به به خانم دکترمون کم بود توجمعمون،به افتخارشون💃💃❤❤شادی فعلابرام خیلیی گنگه، منتظرادمه رمان هستم پر قدرت ادمه بده 💪💪
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
قربونت برم من😍حق داری،شادی خانوم ما مشکل روان داره و سردرگمه😁 اینه که شما هم سردرگم شدید،چون دارید از دید اون به ماجرا نگاه میکنی😁مرسی که میخونیش😍
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
شادی افکار پریشان یا به اصطلاح ...... .. ..... داره. ولی نگران نباش، جلوتر که بری، کمکم داستان برات واضح میشه. بخش دوم هم روایاش متفاوت و سالمه😁 و اونجا کاملاً برات جا میفته همه چی😁😁
۹ ماه پیشنری
10سلام فاطمه جانم عالی بود مرسی رمانت خیلی خفن و باحاله🧡شماهروقت خواستی که نویسندگی رو خدای نکرده کنار بزارید بیاین و کامنت های مارو بخونید که چقدر مشتاقانه رمان رو می خونیم بعد دلتون اومد ادامه ندید😁
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
سلام عزیزدلم😍😍❤❤🤩🤩 نه، عمق فاجعه رو خواستم نشون بدم🤣🤣 فرض کن، تک و تنها تو ایستگاه پرستاری بیمارستان روان نشسته بودم و شرح حال مریض مینوشتم که اتفاقی پیامش رو دیدم.
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
بعد هم خیلی خوابم میومد، هم اعصابم خرد بود😁😁 اینه که خیلی به هم ریختم اون لحظه. شماها که خیلیییی گلید.
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
فقط میخواستم ببینم شماها هم اینو حس کردید یا نظر ایشون زیادی خصمانهست. اگر به نظر تعداد زیادی اینجوریه که خب من ویرایش بزنم😁😁
۹ ماه پیشپرنیا
10خسته نباشی فاطمه جان شما این همه نظر خوب ما رو نمیبینی چسبیدی ب اون ی نظر منفی🤔🤔🤔 رمانت جذاب و معماییه بنویس ک خوش مینویسی🤩🥰
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
مونده نباشی عزیزدلم😍😍😍🤩🤩🤩😘😘❤❤ چشمام قلبی شدن🤧🤧🤧😍😍😍😍
۹ ماه پیشآمینا
10نه شادی لوس و مسخره است نه رمانت.رمانت پر از معماست و هیجان داره.شادی فعلا مریضه.و از کی تا حالا آقایون رمان میخونن که نظرشون مهم باشه ولش کن بابا😂😂بهش بگو تو درست میگی ولی کار خودتو بکن🥰😅😍🥰😅
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
قربونت برم من کههه😍😍❤❤ یه بار هم که یه آقا یه دمان خوند، جرجیسش گیر من افتاد🤣🤣🤣🤣 مرسی از لطف نظرت آمینا جانم🤩🤩😍😍😍😍
۹ ماه پیشاسرا
10خوب به دکتربردنش وامامتاسفانه خیلی ازخواننده ازیه سبک خوششان نمیایدمیان به نویسنده توهین می کنن واین فقط شامل حال شمانیست به طوریقین شمادرموردحالاتهای شادی تحقیق کردی اون ساختی فن نوشتاری وروایاتی شما
۹ ماه پیشفاطمه علی آبادی | نویسنده رمان
هعی🤧🤧🤧 باز خدا رو شکر اتفاق خیلی بدی نیافتاد. ما خیلی بیمار دلشتیم که بعد قتل کسی آوردنشون😔😔 نباید گذاشت به اونجا برسن. میدونم عزیزم. میخواستم بگم***دیگه هم اگه این نظر رو داره، آزادانه بگه😁😁😁
۹ ماه پیش
حنانه
00شاید صحنه هایی که از خانم کوچولو هست یه نشونه هایی از کتایون باشه نمیدونم رد دادم 😂