گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت صد و نوزده
زمان ارسال : ۱۷۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
سری به طرفین گرداند:
-اول ستایش رو پیدا کنیم بعد.
ستار مجدد یادِ خواهرش افتاد. قطعاً اگر ستایش را مییافت، ابتدا هزاران مرتبه خدا را شکر میکرد و بعد یک دل سیر او را کتک میزد که چرا اینطور دلواپسشان کرده.
همراه باربد از ماشین پیاده شد و سمتِ سوئیت راه افتادند. باربد کلید را از جیب شلوارش بیرون کشید و همینکه آن را داخلِ قفل فرو برد، مجدد تصاویر مبهمی مقابل دیدش شکل گرفت؛
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.