پارت صد و هفده

زمان ارسال : ۱۸۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

نگرانت شد و هی جویای حالت بود که چطوره و چی خورده و از این حرفا. بعد از تلفن من به مامانم گفته با دوستش می‌ره خرید. ولی شب برنگشته خونه. آخر شب مامانم با هول و ولا به من زنگ زد و قضیه رو گفت. گفت به دوست ستایش هم زنگ زده ولی اون ابراز بی‌اطلاعی کرده. گفته اصلاً خریدی در کار نبوده. من احتمال دادم اومده باشه پیش تو. ولی هرچی به گوشیت زنگ زدم، جواب ندادی. این‌قدر همه نگران بودن که همون دیشب می‌خ

752
89,149 تعداد بازدید
283 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فریبا

    00

    یعنی ستایش رو کشته و خورده؟چه بد

    ۶ ماه پیش
  • مرضیه اخوان نژاد | نویسنده رمان

    نکاتِ تیره تو آثار من زیاده😅 این یه بخشی‌شه😁

    ۵ ماه پیش
  • مریم گلی

    00

    یعنی جنازه دختر بیچاره رو چیکار کرده ؟, همه شو خورده ؟

    ۶ ماه پیش
  • مرضیه اخوان نژاد | نویسنده رمان

    بخون متوجه می‌شی عزیز دلم😁😉

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید