پارت هشتم

زمان ارسال : ۲۳۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

زیر چشمی به آن موجود زرد رنگ غول نما نگاه می کنم.


-ما بهم غریبه ایم، بعد زندون رفتنت عمه ت بهم زنگ زد و گفت بهتره خونه رو زودتر خالی کنم، فکر بالا کشیدن اموالت به سرم نزنه.


با حرص دستی به ته ریشش می کشد:


- ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.