دیار آشوب به قلم سیده نرجس کشاورزی و دیبا کاف
پارت چهارم
زمان ارسال : ۳۴۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
احساس خطر کردم که شروع به دویدن کردم. با قدم های بلند میدویدم و آقای عزیزی هم پشت سرم می اومد. گاهی به عقب برمیگشتم و گاهی نفس نفس میزدم. اونم انگار قصد خسته شدن نداشت که پا به پام میدوید.
تو خیابون اصلی پیچیدم و چند لحظه ایستادم. خیابون پر ا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما