تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت شصت و ششم
زمان ارسال : ۲۶۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
نگاهش شرمندگی را فریاد میزند و میمیکهای صورتش کلافگی را. او هم سردرگم است. کم چیزی نیست؛ پیامی که برایش ارسال شده است، حیثیت من و غیرت او را یکجا نشانه گرفته است.
روی اولین مبلی که سرراهش است مینشیند و نگاهش را به من میدوزد. بارقههای شکی که هنوز درون نگاهش است، مانند ترکش در قلبم فرو میرود. من هم به چشمانش زل میزنم تا اگر او من را به شک نگاهش میهمان کرده، من هم رنجش و تاسفم
لیلی
00شک کردن به زنشو چقدراحت معنی کرد دوس داشتن هع