پارت پنجاه

زمان ارسال : ۱۲۷۱ روز پیش

هر دو سوار ماشین شدند، مهدخت مدام با خواهرش تماس می‌گرفت اما بی‌جواب بود؛ ناامید از تماس‌هایش گوشی را روی داشبورد گذاشت و رو به رهام گفت:« جواب نمیده، چکار کنیم؟»
- نمی‌دونم بخدا، شماره دیگه‌ای نداری زنگ بزنی؟ زن بابات گوشی نداره؟
خواست جوابی بدهد که گوشی زنگ خورد؛ ب
1393
277,722 تعداد بازدید
842 تعداد نظر
97 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • .

    10

    نسیم داره دستی دستی خودشو بدبخت میکنه

    ۴ سال پیش
  • آرام

    30

    ای بابا. چرا از عسل نمیگین. نویسنده اگه میبینی جواب بده

    ۴ سال پیش
  • نرگس

    60

    مگه عسل هم جزو شخصیت های اصلی نیس یکم ازش بذارید لطفا

    ۴ سال پیش
  • ۰۰

    170

    خدا زد پس کلهی پریدخت به خاطر کاری که بانسیم کرد این به اون در

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید