طعم تلخ زندگی به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت پنجاه
زمان ارسال : ۱۲۷۱ روز پیش
هر دو سوار ماشین شدند، مهدخت مدام با خواهرش تماس میگرفت اما بیجواب بود؛ ناامید از تماسهایش گوشی را روی داشبورد گذاشت و رو به رهام گفت:« جواب نمیده، چکار کنیم؟»
- نمیدونم بخدا، شماره دیگهای نداری زنگ بزنی؟ زن بابات گوشی نداره؟
خواست جوابی بدهد که گوشی زنگ خورد؛ ب
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
.
10نسیم داره دستی دستی خودشو بدبخت میکنه