اشک های یخی به قلم نسترن قلی زاده
پارت هفتم
زمان ارسال : ۳۶۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
از جا بلند شدم و خودم را با عجله به سمت پلهها کشاندم.
آرام از آنها بالا رفتم و وقتی به بالای آن رسیدم، نگاهی به گرگین انداختم که او نیز مرا مینگریست. از دید او خودم را کنار کشیدم و به اتاقم رفتم.
***
در کلاس فلسفه نشست ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
M
00عالی