پارت صد و شصت و هشتم :

دلبازی و نمای مقابل، لحظه‌ی اول گرفتش. دورتادورش با شیشه‌های قدی پوشانده شده بود‌. به غیر از نمای روبرو باقی شیشه‌ها با پرده استتار شده بود. همان شیشه‌ی باز کافی بود تا احساس کند بالای تهران ایستاده است‌. غروری به انسان دست می‌داد که دوست داشت بر دیگران حکومت کند. وسایل آبی، فیروزه‌ای سالن و چیدمانش، کشش بعدی آن ساختمان بود. از همان‌جایی که ایستاده بود تا ته سالن و آشپرخانه نمایان

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۵۱ روز پیش تقدیم شما شده است.

پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    این دلوین بد خطرناکه الیسا رفتی و گرشا از دست رفت😅

    ۵ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    😂😂😂

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.