پارت نود و نهم

زمان ارسال : ۲۰۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

-کاریش نداشته باش خانوم. بزار هر طور که صلاح می‌دونه زندجی‌شو(زندگی‌شو) بچرخونه.
ایران سمت همسرش چرخید و توی نگاهش بُراق شد. زبانش دوباره مخلوط شد:
-بزارم اون دختره ببرتش دیگه سالی دوبارم نبینمش؟
-بچه وقتی از خونه‌ی پدر و مادر رفت دیگه رفته. خیلی دوسش داری برای پایه‌های زندجیش( زندگیش) تلاش کن. نزار خرابی به بار بیاره.
-ماشالا خیلی راحتی. نمی‌بینی بچه‌م از گُصه‌ی (غصه‌


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    خوب راست میگه گرشا به آرزوت رسیدی دیگه الان برگرد سر زندگیت. گرشا دوست داره بذار کنارت آروم باشه اینقدر خون به جیگرش نکن

    ۷ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    اینقد که شما حرص خوردی ایران نخورده😁❤️

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.