مدیر معاون ( آوارگان عشق ) به قلم نسترن قره داغی
پارت سی
زمان ارسال : ۱۱۴۳ روز پیش
با پیچیدن دستی دور کمرم، جیغ خفهای کشیدم و به سمت نازی برگشتم.
با ذوق نیشش رو برامباز کرد و هیجانی گفت: عمهی یکی یه دونم چطوره؟ آخ فدای اون ابروهای همیشه تو همت بشم؛ که با این اخلاقش شوهرم میخواد.
عصبی اخمهام رو توی هم کشیدم و بی حرف ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Ghazal
۱۴ ساله 50فقط ۳۷ دقیقه تا ببینیم بعد از یهو چی میشه😂 و شاهزاده سوار بر***نیاز کی هس😂😂 مرسی نسترن جون رمانت عااااااالیه😍😍😍