جوخه بیوه ها به قلم حدیث افشارمهر
پارت بیست و پنجم :
جواب دادم:
-سوال رو با سوال جواب می دی؟
حرفی نزد و به اطروف نگاه کرد. واسه این که سر حرف بیارمش با لحنی نرم و نازک گفتم:
-اسم من هلنه و بیست و چهار سالمه.
باز هم حرفی نزد و فقط نگاهش رو توی چشمانم سوق داد. از طرز نگاهی که ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ریحانه
00گاد الان منم دارم از استرس میمیرم که اریکا یهو لو نره و بدبخت نشه😂