پارت بیست و سوم :

حق می دم که تا الان هیچ کاری از پلیس و فدرول صورت نگرفته چون واقعا این تردست موذی و زرنگ بود.

شهامت هنوز ادامه داشت...چون که محافظ بهم پیام زد و خبر از مکان بعدی شعبده باز داد.

بروی درست و درمون کردن تیپ و قیافه ام وارد فروشگاه لوازم ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.