پارت هفتاد و دوم

زمان ارسال : ۲۴۶ روز پیش


فصل 33

کلافه از پارک شدن ماشین نوید مقابل خانه خاله سپیده پرده اتاق را کشیدم و در فکر فرو رفتم. سه روز بود که کار و زندگی‌‌اش را ول کرده بود و تصمیم داشت هر طور که شده مرا با خود برگرداند. بی گمان اگر ندا متوجه این موضوع می‌‌شد، اجازه ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید