مدیر معاون ( آوارگان عشق ) به قلم نسترن قره داغی
پارت بیست و چهارم
زمان ارسال : ۱۱۵۰ روز پیش
#معراج
جلوی پارکینگ خونه ترمز کردم و ریموت رو زدم؛ کلافه نفسم رو بیرون فرستادم و با جا زدن دنده داخل رفتم. ماشیم رو تو جاش پارک کردم و کیف چرم قهوهایم رو از صندلی کنارم برداشتم و بیرون رفتم.
دستی به دور لبم کشیدم و هم نیازمند زمان با ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فاطیما
۱۴ ساله 40چقد مجرد ریخته تو این رمان😂