جوخه بیوه ها به قلم حدیث افشارمهر
پارت شانزده :
به خوابگاه برگشتیم و من طبق معمول با اعصابی خورد و فکر و خیال این که شعبده باز را به باد کتک گرفتم خوابیدم.
خیلی حرص خوردم، خیلی زیاد! شکست خوردن بدترین چیزی بود که می تونستم تجربه و تحمل کنم
اما زیاد طول نمی کشید خیلی زود اون هم طعم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما