بازگشت عاشقانه به قلم مرضیه نعمتی
پارت نوزده :
فصل 13
نسرین متعجبانه به الهه که رضایت خود را درباره خواستگاری اعلام کرده بود، خیره شده بود:
ـ فکر میکردم تو این چهار ماهی که آزادت گذاشتم فکراتو کردی. از تصمیمت پشیمون شدی اما حالا یه چیز دیگه دارم میشنوم. میگی میخوای ازدواج کنی اونم با کی؟ پرهام. پرهامی که همیشه ازش بد میگفتی چی تو سرته الهه؟
ـ هیچی نیست مامان. پرهام پسر خوبیه و...
سرش را پایین برد:
ـ من
مطالعهی این پارت کمتر از ۸ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۴۲۲ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
م
00الهه چه اعتماد به سقفی داره میخواد شخصیت یه آدم بالغو مثلا عاقلو تغییربده
۷ ماه پیشمرضیه نعمتی | نویسنده رمان
طرز فکر عده ای از دخترای جامعه که فکر می کنند با توانایی ها و ظرفیت های وجودی ای که دارن می تونند همسر آینده شون رو تغییر بدن.
۷ ماه پیشطنین
00💙✨️بسیار خوووب
۱ سال پیشمرضیه نعمتی | نویسنده رمان
🙏💖
۱ سال پیشاسرا
00🙏
۱ سال پیشmarjan
00عاالیه
۱ سال پیشمرضیه نعمتی | نویسنده رمان
❤🌺
۱ سال پیش
مریم
00عالی