پارت چهارده

زمان ارسال : ۲۸۶ روز پیش

سریع پالتویش را در آورده و به گوشه‌ای پرت کرد. رکابی سفیدش عضلات شکم و بازوان ورزیده‌ش را به خوبی به نمایش گذاشت. خط مستقیمی بین دارک والکساندر روی کفپوش چوبی اتاق، نمایان گشت. الکساندر عصبی دستانش را مشت کرد و بی‌وقفه شعله‌های آتشین سبز رنگی را به ط ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید