پارت ششم

زمان ارسال : ۳۰۱ روز پیش

ﺻـﺪﺍﻫﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﻣﺪﻳﺮ ﺁﻣﻮﺯﺷـﮕﺎﻩ ﻣﯽﺁﻣﺪ. ﺑﺪﻭﺑﻴﺮﺍﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ

ﺣﻮﺍﻟﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽﺷـﺪ. ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺩﺳـﺖﻭﭘﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭﺳـﺖ

ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﻋﻮﺍ ﭘﺎﯼ ﺛﺎﺑﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽﺷـــﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﺤﺎﺷـــﯽ ﻋﺎﺩﺕ

ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید