پارت یکم

زمان ارسال : ۱۲۶۱ روز پیش

#سمانه#

از پشت پنجره نگامو دوخته بودم به منظره زیبا و فکرم سوی گذشته بود .نمیدونستم میتونم پیداش کنم یا نه و آرزومو با خودم به

گور میبرم.

نفس عمیقی کشیدم و قهومو مزه مزه کردم که صداش منو از افکارم کشید بیرون:

-مامااااان من ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید