پارت دوم

زمان ارسال : ۱۸۱ روز پیش

تردید و‌ نگرانی دو عنصر طبیعی و جدا نشدنی چهره‌‌‌ی ادریس بود. من و منی کرد و پرسید:

_ فقط ... فقط چه ضمانتی پشت حرفاتون هست؟

پلک‌هایش را روی هم گذاشت و خرسند از اینکه تا حدی موفق شده در این مسیر جلو برود دستی به چانه‌اش کشید. در جوابش گ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید