پرونده ی ناتمام به قلم الهه محمدی
پارت هفتم :
-ببخشید آبجی. اداره و کارا پاک حواسمو پرت کرد.
-کارت واجبه رفتی خونه زنگ بزنم آجی.
احساس کرد صدای شورانگیز خش برداشته است. گوشی را در دست جابهجا کرد و گفت:
-نه قربونت برم. داشتی میگفتی!
برای آنکه سخن را کوتاه کند تا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
باران
00عاااالی