پارت پانزده

زمان ارسال : ۱۱۶۱ روز پیش

#نیاز 

چپ چپ نگاهی به فتوحی انداختم و بی توجه به اون‌ها و همون‌طور که زیر لب غر می‌زدم در دفتر رو باز کردم که با ریخته شدن مایع سیاه و کثیفی روی سرم؛ جیغ بلندی کشیدم و خودم رو با عقب پرت کردم.

شوک زده و مبهوت به مقنعه و مانتوی خیس شده‌م ز ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید