پارت نوزده :




یزدان موبایل را از گوشش فاصله داد تا تماس را قطع کند که همان لحظه صدای دخترکش به گوشش رسید.

- سلام، سلام می دونم زنگ زدی برات حرف بزنم. می گم یزدی چرا تصویری تماس نمی گیری من ببینمت؟

قطع کنم تصویری می گیری؟ می ذا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.