بێ بەڵێن ( عهدشکن ) به قلم سونیا منصوری
پارت هفده :
صورت مظلوم خواهرش قلبش را به درد می آورد. لیدا برعکس او بی سر و زبان بود و اگر کتک هم می خورد صدایش در نمیآمد. اما او نمی توانست در برابر ظلم ساکت بماند و هر طور شده حق خودش را از طرف مقابل می گرفت.
- کبک خان می ذاره ش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نرگس
00رمان جذابی بود ❤️