بێ بەڵێن ( عهدشکن ) به قلم سونیا منصوری
پارت ده :
ضربهی آهستهای به در اتاق خورد و دوستش که کنار یزدان نشسته بود به جای او پاسخ داد.
- بفرمایید.
فَرَوَهَر خیرهی منشی بود و یزدان در حال نوشتن، پروندهی مقابلش را تکمیل می کرد.
- آقای اَرشدی پرونده هایی که گفتین رو کپی و وارد سیس ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما