سیاهی لشگر به قلم آمنه آبدار
پارت صد و دوم
زمان ارسال : ۲۲۶ روز پیش
با کوبیده شدن یه چیزی تو پهلوم، از جا پریدم.
مامان بزرگ اخمی بهم کرد.
- چته صورتت و کج و کوله میکنی.
با یادآوری خوابی که دیدم، نیشم رو باز کردم.
مامان بزرگ توی خانواده، خواب همه رو تعبیر میکرد.
هر کی خواب میدید پ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما