بێ بەڵێن ( عهدشکن ) به قلم سونیا منصوری
پارت چهارم
زمان ارسال : ۴۱۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
یزدان خودکارش را میان انگشت هایش جا به جا کرد و نگاه از صفحه ی دفتر گرفت و به چشم های دیلان دوخت که در حصار مژه های بلند و تابدارش دلبری می کرد.
عطش بوسه از آن لب های سرخ را داشت اما می دانست نباید پا فراتر از خط قرمزش بگذارد هر چند که میگفتن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
تین
00ی سوال چراتوی یه جیز مینوسن حرف میزنن یعنی پسره نمیتونه حرب بزنه ؟