راز شبانه به قلم ساناز لرکی
پارت ده :
ریحان تمام طول مسیر را به این فکر کرد که چقدر دیر شده است و وقتی رسید برای درنگ کردن لفتش نداد. به دفتر روزنامه که در طبقه دوم ساختمان عامری قرار داشت نگاه کرد و برای بار هزارم با خود سنجید آیا کار درستی کرده که فلش عکسها را با خودش به اینجا آورده ا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
پرنیا
00این مرد مشکوک فک کنم اصلا دفتر روزنامه نداره و اینکه پدر شبانه اس همچین حسی دارم