در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت چهل و سوم
زمان ارسال : ۴۳۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
گلشن بی اختیار به یاد حرفهای چند روز پیش ترمه افتاد. دلش نمیخواست حرفهایی که از او شنیده بود را برای فرهاد بازگو کند چون اصلا نمیدانست درست است یا نه! با خودش فکر کرد اگر یک درصد حرفهای ترمه واقعیت داشته باشد گفتنشان هیچ سودی ندارد. فرهاد بلند ش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ساری
00این سحر چقد حرص میده فرهاد رووو😬😬