خواهر خوانده به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت چهل و دوم
زمان ارسال : ۱۳۶۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
حسام با تلخندی محو، نگاهش به سفرهی عقد محضر بود؛ اینجا، کنار دختری که هیچ حسی جز دلسوزی و ترحم به او نداشت چکار میکرد؟ چقدر در رؤیایش این لحظات را کنار هستی تصور کرده بود؛ چقدر دلش میخواست صفحهی سفید شناسنامهاش با اسم هستی دادفر پر شود اما حالا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
تی تی
130عالییییییی بودددددد