پارت نود

زمان ارسال : ۲۴۹ روز پیش

عمو و فاطی کماندو کنار هم روی مبل دو نفره‌ای که کنار ما بود نشسته بودن.

عمو سمت ما بود.

جمع گرم صحبت شد و داشتن از وضعیت مملکت و قیمت‌ها حرف می‌زدن که توجهم به عمو و فاطی کماندو جمع شد.

عمو با شیطنت و عشق نگاش می‌کرد ابرو بالا می ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید