پارت هشتاد و دوم

زمان ارسال : ۲۶۲ روز پیش

- دختر احمد آباد، تو عروس بندری

ای گل ناز شمشاد، تو عروس بندری...


همین جوری که زیر لب می‌خوندم و قر می‌دادم، موادی که آقا یاسین برام گذاشته بود روی تو همزن بزرگ ریختم.

همزن روشن بود و داشت مواد رو هم می‌زد و با هم مخلوط م ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید