پارت بیست و سوم

زمان ارسال : ۴۵۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

اون‌قدر تو این جمع معذب بودم که دلم می‌خواست پناه ببرم به اتاق زیر شیروانی؛ به دور از هر آدمی؛ حتی دریا هم که زود با جمع صمیمی می‌شد، کلافه دستش و زد به پهلوی من و گفت:
- ساحل من معذبم، کاش بپیچونیم بریم نظرت؟
نگاهم و دوختم بهش و گفتم:
- کاش می‌شد؛ ولی خیلی زشته. فعلا تحمل کن، یکم بگذره درست می‌شه.
همون‌طور که حدسش و می‌زدم یکم راحت تر شده بودیم تا اینکه یه دختر جوان رو به

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.