پارت هفده

زمان ارسال : ۴۵۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

هاج و واج داشتم نگاهش می‌کردم که یه دونه قاصدک از روی زمین کند و داد دستم، لبخند از ته دلی زدم که با صدای چیک دوربین نگاه متعجبم و دوختم به مهران و گفتم:

- آقا مهران، لااقل می‌گفتین میخواین عکس بگیرین دیگه. این که خیلی بد شد.

بند دوربین ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.