پیله جدایی به قلم زهرا باغشاهی (زرناز)
پارت پنجم
زمان ارسال : ۴۶۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
حرصی برگشتم سمت اون تنهی درختی که تکیه زده بودم بهش و مشت محمکی بهش زدم. دلم میخواست واسهی همیشه قید همهشون و بزنم و بگم به درک هر اتفاقی میخواد بیافته...
کاش میتونستم، یعنی ذاتم کثیف نبود که خونوادهمو رها کنم و بذارم دستی دستی همه چیز ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما