پارت ششم

زمان ارسال : ۴۷۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 18 دقیقه

آراز زودتر از شبانه خودش ر ا جمع وجور کرد و وسعی کرد قضیه رافیصله دهد.

-چرا قدمهات صدا نداره نکنه روحی چیزی هستی؟


مهراد حتی لبخند هم نزد تنها کنجکاوانه شبانه را نگریست واین نگاه از آن دست بود که گویی سعی دارد حقیقتی را از عمق نگ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.