سایه ی من به قلم زهرا باقری
پارت سیزده
زمان ارسال : ۴۹۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 23 دقیقه
بابا که سوار ماشین شد طبق مسیری که گفته بود راه افتادم طرف باغستون. مهردادم از پشت ماشین با صدای شکستن تخمه رو اعصابم خط میکشید!
همه آروم و ساکت بودیم؛ اما مغز من پر بود از حرفایی که باید به یکی میزدم، دردایی که از قلبم بیرون میریختم... و و ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ناشناس
00توپه بابانخونی ازکفت پریده