متانویا (رز سفید) به قلم نازنین مرادخانلو
پارت بیست
زمان ارسال : ۵۱۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 17 دقیقه
-دیدم خیلی تنها میمونم. تا کارمند جدید بیاد و بهش عادت کنم و کار یادشون بدم، کله پا میشم. پیشنهاد حقوق بالا رو برعکس بقیه قبول کردن و موندن.
با لبخند ریز و خوشحالی رو میکنه به من:
-تعرف کن طلا! چه جوری آزاد شدی؟ کی آ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
طنین
00و منی که بی صبرانه منتظرم دو روز دیگه شه🥲😁دستت طلا عزیزم ،من از اول همرو باهم خوندم و لذت بردم،خسته نباشی💚💚