پارت ششم :

نسیم مات و مبهوت به گوشی که بوق آزاد می‌زد نگاهی انداخت و صدا زد:
- نوید...
نوید که چند قدمی تا اتاقش فاصله داشت، برگشت و گفت:
- جانم؟
- اینکه قطع کرد، چی بهش گفتی؟
شانه بالا انداخت و لب کج کرد:
- هیچی، حرف بدی نزدم که ناراحت بشه. زنگ بزن خب.
شماره‌ی منزلشان

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۸ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۴۷۰ روز پیش تقدیم شما شده است.

شخصیت نسیم رمان طعم تلخ زندگی اثر صدیقه سادات محمدی(نگار) شخصیت نسیم رمان طعم تلخ زندگی اثر صدیقه سادات محمدی(نگار) شخصیت نسیم رمان طعم تلخ زندگی اثر صدیقه سادات محمدی(نگار) شخصیت نسیم رمان طعم تلخ زندگی اثر صدیقه سادات محمدی(نگار) شخصیت نوید در رمان طعم تلخ زندگی اثر صدیقه سادات محمدی(نگار) شخصیت نوید در رمان طعم تلخ زندگی اثر صدیقه سادات محمدی(نگار) شخصیت نوید در رمان طعم تلخ زندگی اثر صدیقه سادات محمدی(نگار) شخصیت نوید در رمان طعم تلخ زندگی اثر صدیقه سادات محمدی(نگار)

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • شاهدخت

    00

    خیلی خوب مهدخت و درک میکنم ولی فرق بین منو اون فقط اینه که اون نامادری داره و مادرواقعی مو دارم😄💔

    ۴ سال پیش
  • ftm

    100

    مائده میخاد دخترا رو از خونه بندازه بیرون برای همین به گودرز گفته تو از مهدخت خوشت میاد من ی کاری میکنم تو باهاش ازدواج کنی اینطوری باهم دست ب یکی کردن دکتره هم واقعا میخاد کمکش کنه

    ۴ سال پیش
  • دلنیا

    60

    وااای خیلی دلم واسه مهدخت سوخت😢چرا انقد اذیتش میکنن😭😭اذیتش نکنین

    ۴ سال پیش
  • نیایش

    84

    اینجا ک نامادری مهدخت فرستاد بره بیرون حس میکنم یه ریگی تو کفششه این دکتره هم اومد میش مهدخت مطمئنم واسش پاپوش درست میکنه تا با اون مردک ازدواج کنه

    ۴ سال پیش
  • هستی

    60

    الهی🙄💔😔

    ۴ سال پیش
  • تی تی

    40

    عالیبیی بود دلم برای مهدخت سوخت 😭😢😢😢😢

    ۴ سال پیش
  • *دلارام *

    100

    چرا گودرز باید به مائده پیام بده و چرا مائده بعد از دیدن پیام مهدخت رو از خونه بیرون فرستاد؟

    ۴ سال پیش
  • سننه

    70

    به نظرم میخواسته گودرز مهدخت رو ببینه

    ۴ سال پیش
  • شایان

    190

    دلم واسش سوخت خدا هیچ کسو از مهر مادری محروم نکنه مهم تر از همه دخترارو دخترا نیاز دارن به مهر ومحبت ❤

    ۴ سال پیش
  • عسل

    80

    عالی❤❤❤❤

    ۴ سال پیش
  • دریا

    110

    بیچاره مهدخت مجبورش میکنن الان با گودرز ازدواج کنه

    ۴ سال پیش
  • پانیذ

    80

    ممنون این پارت مثل پارتای دیگه عالی بود

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.